من و نامزدم

جستجو در سال های سیاه:

×

نویسندگان

درباره ما

    سال های سیاه
    زیباترین قسم سهراب سپهری نه تو می مانی و نه اندوه و نه هیچیک از مردم این ابادی..... به حباب نگران لب یک رود قسم،..... به کوتاهی ان لحظه شادی که گذشت، غصه هم می گذرد، انچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند..... لحظه ها عریانند، به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز

امکانات جانبی

    آمار وب سایت:  

    بازدید امروز : 285
    بازدید دیروز : 91
    بازدید هفته : 435
    بازدید ماه : 573
    بازدید کل : 64808
    تعداد مطالب : 68
    تعداد نظرات : 95
    تعداد آنلاین : 1



     PageRank

جستجو

تبلیغات

نویسنده : ... بازدید :268
من و نامزدم

تاريخ ارسال:دو شنبه 2 ارديبهشت 1392 ساعت: 14:51
دیدگاه ها:نظرات()
یکی ار دوستان تعریف می کرد
من و نامزدم قرار ازدواجمون رو گذاشته بودیم.

...

والدینم خیلی کمکم کردند، دوستانم خیلی تشویقم کردند و نامزدم هم دختر فوق العاده ای بود.

فقط یه چیز من رو یه کم نگران می کرد و اون هم خواهر نامزدم بود…!

اون دختر باحال، زیبا و جذابی بود که گاهی اوقات بی پروا با منشوخیهای ناجوری می کرد و باعث می شدکه من احساس راحتی نداشته باشم.

یه روز خواهر نامزدم با من تماس گرفت و از من خواست که برم خونه شون برای انتخاب مدعوین عروسی!

سوار ماشینم شدم و وقتی رفتم اونجا اون تنها بود و بلافاصله رک و راست به من گفت

اگه همین الان پنجاه هزار تومان به من بدی بعدش حاضرم با تو...

.

.

.

.

.

.

ادامه مطلب

مهم:لطفا نظرات خود را راجع به مطالب و طراحی وبلاگ صادقانه بدهید (فقط پیام های تبلیغاتی تایید نمی شوند) با تشکر از صداقت شما در صورت خراب شدن مجدد بخش نظر دهی سرویس لوکس بلاگ برای بیان نظرات خود میتوانید با کلیک بر روی بنر های بالای وبلاگ وارد بخش نظر دهی شوید اگر دوست داشتید یه سری هم به http://blife.rozfa.comبزنید با تشکر PageRank

می پسندم نمی پسندم
مشاهده تگ ها:

نویسنده : ... بازدید :611
نگفته هایم...

تاريخ ارسال:دو شنبه 26 فروردين 1392 ساعت: 17:13
دیدگاه ها:نظرات()

وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست،
نگفتم عزیزم ، این کار را نکن .
نگفتم برگرد
و یک بار دیگر به من فرصت بده .
وقتی پرسید دوستش دارم یا نه ،
رویم را برگرداندم.
حالا او رفته ، و من
تمام چیزهایی را که نگفتم ، می شنوم.
نگفتم عزیزم متاسفم ،
چون من هم مقّصر بودم.
نگفتم اختلاف ها را کنار بگذاریم ،
چون تمام آنچه می خواهیم عشق و وفاداری و مهلت است.

گفتم اگر راهت را انتخاب کرده ای،
من آن را سد نخواهم کرد.
حالا او رفته ،
حالا او رفته ، و من
تمام چیزهایی را که نگفتم ، می شنوم.
او را در آغوش نگرفتم و اشک هایش را پاک نکردم
نگفتم اگر تو نباشی
زندگی ام بی معنی خواهد بود.
فکر می کردم از تمامی آن بازی ها خلاص خواهم شد.
اما حالا ، تنها کاری که می کنم
گوش دادن به چیزهایی است که نگفتم.
نگفتم بارانی ات را درآر...

قهوه درست می کنم و با هم حرف می زنیم.
نگفتم جاده بیرون خانه
طولانی و خلوت و بی انتهاست.
گفتم خدانگهدار ، موفق باشی،
خدا به همراهت . او رفت
و مرا تنها گذاشت
تا با تمام چیزهایی که نگفتم، زندگی کنم!

شل سیلوراستاین

مهم:لطفا نظرات خود را راجع به مطالب و طراحی وبلاگ صادقانه بدهید (فقط پیام های تبلیغاتی تایید نمی شوند) با تشکر از صداقت شما در صورت خراب شدن مجدد بخش نظر دهی سرویس لوکس بلاگ برای بیان نظرات خود میتوانید با کلیک بر روی بنر های بالای وبلاگ وارد بخش نظر دهی شوید اگر دوست داشتید یه سری هم به http://blife.rozfa.comبزنید با تشکر PageRank می پسندم نمی پسندم
مشاهده تگ ها:
ليست صفحات
تعداد صفحات : 7
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد

ارتباط با مدیر

پشتيباني آنلاين

آمار

آمار مطالب آمار مطالب
کل مطالب کل مطالب : 68
کل نظرات کل نظرات : 95
آمار کاربران آمار کاربران
افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا تعداد اعضا : 0

آمار بازدیدآمار بازدید
بازدید امروز بازدید امروز : 285
بازدید دیروز بازدید دیروز : 91
ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 29
ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 9
آي پي امروز آي پي امروز : 95
آي پي ديروز آي پي ديروز : 30
بازدید هفته بازدید هفته : 435
بازدید ماه بازدید ماه : 573
بازدید سال بازدید سال : 1744
بازدید کلی بازدید کلی : 64808

اطلاعات شما اطلاعات شما
آی پی آی پی : 3.147.66.178
مرورگر مرورگر :
سیستم عامل سیستم عامل :
تاریخ امروز امروز :

ورود کاربران

نام کاربری
رمز عبور

» رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری

خبرنامه

براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود